loading...
موفقیت را باید نگاه کرد تا بتوان دید.
Erfan بازدید : 41 دوشنبه 28 بهمن 1392 نظرات (0)

انسان در طى دوران زندگى خود با مشکلات گوناگونى روبه‏رو مى‏شود که مجبور است با آن‏ها مقابله کند. بسیارى از افرادى که در تعامل با یکدیگرند مثل همسران، والدین و فرزندان، همکاران و... گاهى قادر نیستند حتى مسائل و اختلافات کوچک خود را به درستى حل کنند و با بروز کوچک‏ترین مشکل دچار پریشانى و اضطراب مى‏شوند و گاه نیز همان مشکل کوچک به دلیل عدم آگاهى از مهارت «حل مشکل» تبدیل به مشکلاتى پیچیده‏تر و بزرگتر مى‏شود. یعنى به‏جاى استفاده از مقابله مسئله‏مدار ، دچار هیجان کنترل نشده مى‏شود.

 «حل مشکل» مهارتى است که اگر به درستى آموخته شود، مى‏تواند انسان را در مقابله با فشارها، مشکلات و رویدادهاى تنش‏زا یارى کند.

 

در حل مشکل ، به چه مسائلى مى‏توان پرداخت؟

ما سه دسته مشکل داریم:

1- مسئله کاملا روشن است : دسته اول مسائلى هستند که به‏طور مشخص براى آن‏ها پاسخ‏هایى داریم. درواقع مسئله روشن است، ولى ما از روى نظم و قاعده نیاز به برنامه‏ریزى داریم. مثلاً رفتن به محل کار مسئله‏اى است که ما آن را هر روز انجام مى‏دهیم، به فکر چندانى هم نیاز ندارد، ولى به هر صورت بدون برنامه‏ریزى هم نمى‏شود آن را انجام داد، این برنامه‏ریزى در ذهن صورت مى‏گیرد ولى کاملاً ناخودآگاه و بدون صرف انرژى فکرى، درواقع ذهن به‏طور اتوماتیک این کار را انجام مى‏دهد.

 

2- می دونم چاره چیه ! : دسته دوم مشکلاتى هستند که ما براى حل آن‏ها به یک رشته اطلاعات و دانش معین نیاز داریم. مثلاً ضبط صوت ما خراب شده و نمى‏دانیم علت خرابى چیست، از شخص کارشناسى مى‏پرسیم و او مى‏گوید این پیچ شل شده، آن را سفت کنید. ما از این طریق اطلاعات و دانش مربوط به آن را به دست آورده‏ایم؛ پیچ شل شده را سفت مى‏کنیم و مشکل حل مى‏شود.

 و یا بیمار مى‏شویم و با استفاده از دانش پزشک بیمارى را مداوا مى‏کنیم.

 

3- ... حالا چی کار کنم ؟ : دسته سوم مشکلاتى هستند که براى حل آن‏ها نه تنها دانش کافى نداریم ، بلکه راه رسیدن به آن دانش و اطلاعات را هم نمى‏دانیم. درواقع حل این مشکلات به راحتى مسائل دسته اول و دوم نیست و کمى پیچیده است. در چنین شرایطى ما از مهارت حل مشکل استفاده مى‏کنیم.گاهى مشکل ما یک مشکل روزمره است و نیاز به دانش زیادى هم ندارد، ولى راه‏حل‏هاى مختلفى براى آن وجود دارد و ما ناگزیریم ذهن خود را دسته‏بندى کنیم تا بتوانیم به بهترین راه‏حل دست یابیم. به دلایلى هم نمى‏توان تند و سریع به بهترین راه‏حل رسید.

مثلاً فرض کنیم کسى گرفتار بحران مالى شده است، بحران ، زمانى حل مى‏شود که فرد بحران‏زده پول به دست بیاورد. پول به دست آوردن آسان نیست، راه‏حل‏هاى گوناگونى وجود دارد که ما باید آن‏ها را بررسى کنیم. مهارت حل مشکل در این‏جا به کمک ما مى‏آید. به‏عبارتى دیگر مهارت حل مشکل به‏جاى آن‏که پاسخ یک مسئله را بیان کند، راه رسیدن به جواب را پیش‏رو مى‏گذارد. در طى فرایند حل مشکل مى‏توانیم به‏نحوى طبقه‏بندى شده و سازمان‏یافته روى مشکل کار کرده، با خطاى کمتر و اطمینان بالاتر به پاسخ سۆال برسیم .

 

مهارت حل مشکل چیست؟

مهارت «حل مشکل» یکى از مهارت‏هاى اساسى زندگى است که به ما امکان مى‏دهد تا با طراحى مناسب و برنامه‏ریزى مشخص مشکلات را رفع کنیم. این مهارت فقط براى مشکلى خاص نیست و مى‏تواند در حل انواع مسائل و مشکلات کاربرد داشته باشد.

مهارت «حل مشکل» یکى از انواع «مدیریت استرس» است که با اتکاء بر اصول منطقى، ما را در جهت برطرف کردن مشکل و مسائل مرتبط با آن یارى مى‏کند.

خوشبختانه این مهارت ، داراى هیچ پیچیدگى خاصى نیست که آموختن آن را دشوار کند. یادگیرى اولیه آن به‏سهولت و از راه‏هاى مختلف امکان‏پذیر است:

استفاده از کتاب‏ها و فیلم‏هاى آموزشى، حضور در سخنرانى‏ها و کلاس‏هاى درس و البته از همه مناسب‏تر، شرکت در کارگاه‏هاى آموزشى از جمله روش‏هاى موجود است.

این روش‏ها افراد را با چگونگى مراحل مختلف این مهارت آشنا مى‏کنند و از آن‏جا که حل مشکل در زندگى روزمره امرى ضرورى است، مبناى اصلى آموزش نیز باید آموزش عملى باشد.

در کارگاه‏هاى آموزشى نحوه عمل این مهارت قابل انتقال است ولى آنچه مهم‏ترین بخش یادگیرى را شامل مى‏شود، تمرین در به‏کارگیرى این توانایى در امور روزمره است؛ چرا که تنها با تکرار یک توانایى مى‏توان به مهارت کامل عملى آن دست یافت. این امر در مورد تمامى مهارت‏ها صادق است. به‏عنوان مثال مهارت دوچرخه‏سوارى از طریق مشاهده فیلم.

مطالعه کتاب و یا گوش دادن به سخنرانى، تنها در حد نظرى در ذهن نقش مى‏بندد ولى براى یادگیرى دوچرخه‏سوارى لازم است به فرد آموزش عملى داده شود. پس از یادگیرى اولیه، آنچه فرد را در این کار ماهر مى‏کند تمرین و تکرار هرچه بیشتر است.

توصیه مى‏شود مهارت حل مشکل را به‏عنوان روشى مۆثر در امور جارى باور داشته باشیم و از آن استفاده کنیم.

به‏کارگیرى آن اگرچه در ابتدا وقت‏گیر است ولى مى‏تواند به‏نحوى مۆثر و مطمئن موجب حل مشکلات و یافتن راه‏حل‏هاى مفید شود.

البته همه مى‏دانیم که در امور ساده و غیر پیچیده به‏کارگیرى روش‏هاى حل مشکل ضرورى نیست ولى چنانچه مشکل به مرحله‏اى برسد که براى ما درجاتى از سردرگمى فکرى را ایجاد کند، به‏راحتى مى‏توان از مهارت حل مشکل بهره برد و با تکرار بیشتر آن با احساس امنیت کافى راه‏حل‏هاى مناسب را پیدا کرد .

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    کدام گزینه برای شما در ارجعییت است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 17
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 17
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 4
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 4
  • بازدید ماه : 4
  • بازدید سال : 13
  • بازدید کلی : 6,097